خداحافظ به شرطی که....................!

خدا حافظ همین حالا  

همین حالا که من تنهام  

خداحافظ به شرطی که

  بفهمی تر شده  چشمام

 

  خداحافظ کمی غمگین 

به یاد اون همه تردید  

 به یاد آسمونی که  

منو از چشم تو می دید  

 

 اگه گفتم خداحافظ 

نه اینکه رفتنت ساده است  

نه اینکه می شه باور کرد 

 دوباره آخر جاده است  

 

  خداحافظ واسه اینکه  

نبندی دل به رویاها  

بدونی بی تو و با تو 

 همینه رسم این دنیا  

  

 

ممنونم دوستای خوبم به خاطر کامنت ها و نگرانی هاتون.................

کاش گفته بودم...........!

چند روز است که سهم من از داشتن تو شده روزی نیم ساعت دیدنت ازپشت شیشه .............. 

من از این شیشه ها بدم می آید.   

 

 

 

امروز آمدم کنارت ..... تو چشمانت را بسته بودی . 

حرف زدم برایت ..... 

تو چشمانت رابسته بودی. 

بوسیدمت ......... 

تو چشمانت را بسته بودی. 

نا امید بودم ...... 

 اینجا نیستی . 

بودن مرا نمیفهمی .  

خواستم بروم.  

در گوشت آرام گفتم : 

عزیز: 

اگر صدایم را میشنوی دستم را فشار بده  

دستم را فشار دادی .  

دلم لرزید .   

دستت را نوازش کردم .  

دستم را محکم تر فشار دادی .  

پرستار گفت وقتت تمام است. 

 ولی تو دستم را رها نمیکردی .  

گفتم عزیز باید بروم. 

 دستم را فشار دادی و  

دستگاه بوق کشید  

صدایش دیوانه ام میکرد ..... بوق بوق بوق . 

پرستار آمد مرا کشید کنار  

دستم رها شد . 

رفتم بیرون  

من از صدای بوق بدم می آید. 

کاش در گوشت میگفتم که چقدر دوستت دارم ...............

لطفا..............!

 

  

نرو.....................................  

 

  

 

 

 

لطفا..............................  

 

مرسی دوستای خوبم . خیلییییییییی مرسی . 

مامان بزرگ امروز بعد از ۳ روز کما برای چند دقیقه چشماشو باز کرد و این تو اوج ناامیدی برام بهترین اتفاق بود .

 

یه دنیا ممنون توام.....................!

خیلی خوشحالم از اینکه ... تو به دنیا اومدی، تو

دنیا فهمید که تو انگار  ... نیمه‌ی گمشدمی تو


خدا مهربونی کرد ... تو رو سپرد دست خودم

دست تو گرفتمو ... فهمیدم عاشقت شدم

 


تو نمی اومدی پیشم ... من عاشق کی می شدم؟

به خاطر اومدنت ... یه دنیا ممنون توام 

 

   

 

 

تولدت مبارک عزیز دلم.....................