طوطیه پاشو برا آقای خیاط چایی بریز....................!

آقای خیاط نشسته پشت چرخش وداره لباس میدوزه ................ 

یه طوطی نشسته کنارش رو میز چرخ خیاطی و داره ورجه وورجه میکنه . 

خانوم آقای خیاط نشسته رو بروش پشت یه چرخ دیگه وداره لباس میدوزه . 

طوطیه هی وول میخوره . 

آقای خیاط هی به طوطیه تخمه میده. 

خانوم اقای خیاط داره لباس میدوزه . 

طوطیه هی تخمه میشکنه و پوستشو میندازه روی زمین. 

خانوم آقای  خیاط اضافه نخ پارچه رو میکنه و میندازه تو سطل کناریش . 

آقای خیاط قربون صدقه طوطیه میره . 

طوطیه سرش به تخمه شکستن گرمه. 

خانوم آقای خیاط برای آقای خیاط چایی میریزه. 

طوطیه ازرو دست آقای خیاط رد میشه میره اونور میز. 

آقای خیاط کله طوطی رو میبوسه میگه بازم تخمه میخوای خانومی؟  

خانوم آقای خیاط نگاه میکنه......................... 

کوروش از اتاق پرو میاد بیرون .  

آقای خیاط چه خوب بلده محبت کنه.کاش دوتاازین نگاها و حرفای قشنگ هم سهم خانوم خیاط میشد.