طوطیه پاشو برا آقای خیاط چایی بریز....................!

آقای خیاط نشسته پشت چرخش وداره لباس میدوزه ................ 

یه طوطی نشسته کنارش رو میز چرخ خیاطی و داره ورجه وورجه میکنه . 

خانوم آقای خیاط نشسته رو بروش پشت یه چرخ دیگه وداره لباس میدوزه . 

طوطیه هی وول میخوره . 

آقای خیاط هی به طوطیه تخمه میده. 

خانوم اقای خیاط داره لباس میدوزه . 

طوطیه هی تخمه میشکنه و پوستشو میندازه روی زمین. 

خانوم آقای  خیاط اضافه نخ پارچه رو میکنه و میندازه تو سطل کناریش . 

آقای خیاط قربون صدقه طوطیه میره . 

طوطیه سرش به تخمه شکستن گرمه. 

خانوم آقای خیاط برای آقای خیاط چایی میریزه. 

طوطیه ازرو دست آقای خیاط رد میشه میره اونور میز. 

آقای خیاط کله طوطی رو میبوسه میگه بازم تخمه میخوای خانومی؟  

خانوم آقای خیاط نگاه میکنه......................... 

کوروش از اتاق پرو میاد بیرون .  

آقای خیاط چه خوب بلده محبت کنه.کاش دوتاازین نگاها و حرفای قشنگ هم سهم خانوم خیاط میشد.

نظرات 25 + ارسال نظر
هاله بانو دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:51 ب.ظ http://halehsadeghi.blogsky.com/

چه عجب

هاله بانو دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:53 ب.ظ http://halehsadeghi.blogsky.com/

بیچاره خانم خیاط

دقیقا......

آناهیتا دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:00 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

سلام عزیزم
دلمون حسابی تنگ شده بود
خوب همینه که من از جک و جونور بدم میاد دیگه
جای محبت و صفای آدمی زاد و پر کردن!
دلم سوخت
من جای خانم خیاط بودم طوطی و خفه می کردم و خلاص!

سلام .........
قربون شما
من اگه جای خانوم خیاط بودم درو باز میذاشتم طویطه بپره بره............گربه ها بخورنش

کورش تمدن دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:05 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
به به چه عجب
فکر کردم دیگه باید در اینجا رو تخته کرد
راست میگی ولی من متوجه نشده بودم شاید واسه بی دقتی آقایون باشه.بنظرم واسه حل این مشکل خانومش نباید بیاد سر کار.خونه بمونه تا این صحنه ها رو نبینه
بردمت اونجا تا قدر شوهرت رو بدونی.یه لقمه نون بخور صد تا شکر کن

عزیزم شما راه حل دیگه ای به ذهنت نمیرسه؟

کورش تمدن دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:05 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

راستی شما الان باید تو باغ در حال بدمینتون بازی کردن باشی.از کجا آپ کردی؟

ر.جنکی دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:54 ب.ظ http://fly.blogsky.com

سلام.
بیچاره آقای خیاط.
...

جااااااااااااااااااااااااااان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بهنام دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:07 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
چه عجب بالاخره اینجا به روز شد!
خیلی پست قشنگی بود ولی ایکاش آخرش نمیگفتی که "کاش دوتا ازین نگاها و حرفای قشنگ هم سهم خانوم خیاط میشد."
اینو باید خواننده میگفت نه شما!!! (الان ژست منتقد ادبی گرفتم به خودم مثلآ)


سلامممممممممممم.
اتفاقا خودم هم فکر میکردم قسمت آخرشو پاک کردم . مثل اینکه یادم رفته بود.
نظر خودم هم همین بود.

بهنام به آناهیتا دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:09 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

خب از اونجایی که هلیا بانو عمرآ به کامنت ها محل نمیذاره من جوابت رو میدم باشد که بعدآ جبران کنن ایشون

آناهیتا جون اگه تو طوطیه رو خفه میکردی آقای خیاط هم در دم شما رو خفه مینمود و خلاص!!! اصلآ از قیمت طوطی خبر داری شما که همینجوری خفه میکنیش؟! یه ذره فکر اقتصادی داشته باش خب عزیز من!!!

آقا بهنام اگه به امید اینکه از ماشامی نهاری دربیاد داری کامنت جواب میدی .................... بیخیال شو. ولی اگه فی سبیل الله باشه که دستت درد نکنه.

بهنام به هاله بانو دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:12 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

سلام مادر جان
خدا رو شکر هلیا بانو آپ کرد ما شما رو اینجا زیارت کردیم حداقل! بیچاره خانوم خیاط؟؟؟؟ بیچاره من که مورد بی توجهی مادرم قرار گرفتم! اصلآ بیچاره فقط "دل زینب" بود یعنی چی بیچاره خانوم خیاط؟!

بهنام به کورش دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:15 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

کورش جان جواب تو یکی رو خود هلیا بانو امشب میده قطعآ من فقط سکوت میکنم!
شب جا نداشتی پاشو بیا پیش ما داداش...

بهنام به ر.جنکی دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:21 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

آفرین آفرین
این شد یه حرف حساب!
یعنی دقیقآ به عمق این مشکل اشاره کردی شما!
میدونید مشکل از کجا بود؟!
این خانوم خیاط که الکی شما مظلومش کردی واسه ما قبلآ همش به شوهرش بی محلی میکرده و ظلم و برنج سوخته و خورشت شور و... وگرنه اون آقای خیاط بیچاره اصلآ چرا باید کلی پول طوطی بده و پول تخمه و اینا؟؟؟ اصلآ شما میدونی تخمه الان چقدر گرونه؟
من واقعآ مچکرم از این کامنت که باعث شد من از این اشتباه در بیام و فکر نکنم که اون زن مظلومه

مهربان سه‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:34 ق.ظ

باز گشت غرور آفرین شما را به دیار وبلاگستان تبریک و تهنیت عرض می نمائیم
و آرزو می کنیم از این طوطی ها دور و برتون پیدا نشه ...
لباس نو هم مبارک
شیرینی شو کی می دین

( آیکون آدمی که گند شیرینی گرفتن رو در آورده )

قربون شما ........... من متعلق به شما م....................

افشانه سه‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:31 ق.ظ http://mahemehri.blogsky.com/

سلام سلام
بازگشت غرورآفرینتان را تبریک میگویم و از این که میبینم همچنان ورزشکار و ورزش دوست هستید خوشحالم هلیا جان..
.
این خانوم خیاطه بره یه سگ واسه خودش بیاره جای تخمه گوشت کیلویی خداتومن بهش بده اونوقت چه شود!!!

آفرین افشانه ............. پیشنهادت حرف نداشت

حدیث سه‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:30 ب.ظ http://khatkhatihayman.blogfa.com

آخه بعد از این همه مدت سکوت این چه پست دردناکیه عزیزممم..
جیگرمو آتیش زدی هلیا..
من فقط متاسفم
همین

کیانا سه‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:26 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

ای بابا هلیا بانو جونم

تیراژه چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:08 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

میدونی چیه هلیا بانو؟
من از ترس اینکه یه نکنه روزی نگاه های خانوم خیاط رو داشته باشم نشستم کنج خونه...
حالا خیاطی در کار نبود و طوطی و تخمه ای مهم نیست..حرف من نگاه های خانوم خیاطه است...میدونم که میفهمی چی میگم

دلارام چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:16 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com/

به به هلیا جون ،منور کردید بانو
اگه محبت کردن بلد نبود یه چیزی ... حالا که بلده چرا خرج طوطیش میکنه ؟؟ خانم دسته گلش جلو روش نشسته و نمیبینه ...

چای داغ شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:22 ب.ظ http://chayedaq.blogfa.com

به به چه عجب
ای با با میگن به یه یزدیه میگن شما باید ب زنت محبت کنی مثلا وقتی داره ظرف میشوه بری موهاشو ناز کنی بوسش کنی بغلش کنی یزدیه میگه اونوقت تو تمام این مدت ناز کردن و بغل کردن و بوس کردن شیر آب بازه؟!!!

آرزو بانو شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ب.ظ http://anahita718.persianblog.ir/

آخخخخخخخخخخخخی هوو هم هووهای قدیم حداقل می شد گیساشو از ریشه کند.والا به خداااااا

عاطفه یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:59 ب.ظ

فک کنم خانوم خیاط بتونه با اون طوطیه یه خورشت خوشمزه درس کنه!

گندم دوشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:19 ب.ظ http://gandomak.blogsky.com/

طفلکی!
همین دقت و نگاهت بود که تشویقم کرد باهات از نزدیکتر آشنا شم

کلاف بنفش شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:45 ب.ظ

بجای اون طوطی بی زبون باید شوهر بی فکرشو قورمه قورمه کنه اصلنشم.

محدثه یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:35 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

حالا از کجا معلوم طوطیه خانومی بوده؟

الهام چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:26 ب.ظ http://sampad82.blogfa.com

محدث اونو دیگه باید آقای کارشناس!(خیاطه!)تشخیص بده ک داده! طوطیه بیچاره باعث نفاق و کینه و اینا شد همینطوری!

پانی چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:20 ب.ظ http://koliyedarbedar.blogfa.com/

هلیا جان چطوری؟
آره خوب بعضیا داشته هاشونو نمیبینن و فکر میکنن شاید تلاش و به دست آوردن یه سری چیزا خوشبختیه!چیزایی که شابد باعث شه یه روزی حسرت همین لحظات و آسایشش رو بخورن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد