پیوندها
جدیدترین یادداشتها
همه- تو که باشی ........!
- مامان بی تربیت ...... !
- خوشبخت بیچاره.......!
- مادر ورزشکار ................!
- 2 مرداد ...............................!
- ...............................!
- شیر کاکائوی خنک لعنتی ..................!
- بعدا ......!
- دوشنبه شبای عزیز.....!
- خیر ببینی مادر .............!
- بگذار مادر بخوابد.......!
- .......................!
- برف .... مه .... پای لنگون ..... قهوه ......!
- ..................!
- رانی هلو .... انقدر خنکه که روی ظرفش عرق کرده .....!
بایگانی
- دی 1395 1
- آذر 1395 1
- مهر 1395 1
- مرداد 1395 2
- تیر 1395 2
- خرداد 1395 1
- بهمن 1394 1
- شهریور 1394 1
- فروردین 1394 1
- اسفند 1393 1
- دی 1393 2
- آذر 1393 2
- آبان 1393 2
- شهریور 1393 1
- تیر 1393 1
- بهمن 1392 1
- دی 1392 2
- آذر 1392 1
- آبان 1392 5
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 2
- مرداد 1392 2
- تیر 1392 2
- اردیبهشت 1392 2
- اسفند 1391 1
- بهمن 1391 1
- آذر 1391 2
- مهر 1391 2
- شهریور 1391 2
- مرداد 1391 1
- اردیبهشت 1391 2
- فروردین 1391 2
- بهمن 1390 3
- دی 1390 2
- آبان 1390 1
- مهر 1390 1
- شهریور 1390 1
- مرداد 1390 2
- تیر 1390 1
- خرداد 1390 3
- اردیبهشت 1390 1
- فروردین 1390 4
- اسفند 1389 2
- بهمن 1389 7
- دی 1389 3
- آذر 1389 12
قبوله؟......................!
ساعت ۸ صبحه دارم میرم سرکار یه خانومی داره جلوی من راه میره به یه صندوق صدقات میرسه وای میسته دست میکنه توکیفش و یه ۵۰۰ تومنی در میاره ومیندازه تو صندوق و به راهش ادامه میده
پیش خودم فکر میکنم که حتما دیشب یه خواب بد دیده به خاطر اون صدقه انداخته
چند روز بعد...........................
ساعت ۲ظهره دارم برمیگردم خونه خیابون خیلی شلوغ نیست یه مرد لاغر سیاه که یه گونی سفید رو دوششه و کاملا مشخصه که معتاده بدون اینکه هیچ اهمیتی به آدمای اطرافش بده یه میله نازک رو از شیار پایین صندوق صدقات کرده داخل و داره پولاشو در میاره.
پیش خودم میگم حتما از دیشب مواد مصرف نکرده و حالش انقد بده که اومده پولای صندوق صدقات رو برمیداره .
یاد اون خانومه میافتم که صبح به هوای باطل شدن خواب بدی که دیده بود پول انداخت تو صندوق
خدایا برات مهمه که این پول دست کی رسید؟
صدقش قبول نیست ؟
خودت تنظیم کردی که اون خانومه خواب بد ببینه تا پولش برسه به این معتاده؟
یعنی صدقش قبوله ؟
؟
؟
؟
؟
عزیزم اون صندوقه خراب بوده
)
باید قبل از هر اقدامی از سالم بودنش مطمئن بشیم
ولی به نکته خوبی اشاره کردی وسوال سختی پرسیدی
نمیتونم جواب بدم که اون پول باید بدست اون معتاد میرسید یا نه
من خودم به شخصه دوست دارم پول رو مستقیم بدست محتاجش برسونم تا از طریق صندوق صدقات که میره جاهایی هزینه میشه که الله اعلم(البته ازخودم محتاج تر سراغ ندارم
عزیزم تا وقتی من هستم چرا تو؟
هر وقت خواستی یه پولی رو به دست محتاجش برسونی بدو بیا خونه..........
این صندوق های صدقات رو قبول ندارم.. معلوم نیست پولاش چی میشه!
پول رو باید جایی بدی که مطمئنی به دست کسی که باید میرسه..
شایدم به خاطر عادت صدقه انداخته.. و همیشه از این کارا میکنه..
منم همینطور
زیاد مطمئن نیستم که این صدقه ها به دست آدم نیازمند برسه
فکر می کنم مهم نیت آدمه
اون خانوم با انداختن صدقه حس خوبی بهش دست داده
و البته حیف که خرج مواد شد اون پول و دود شد و رفت هوا
من زیاد صدقه نمیندازم
ولی هر وقت که اندختم حس خوبی بهم داده
پست خوبی بود هلیا
آفرین
منم وقتی مسافرتی میخوایم بریم تا پول تو صندوق نندازم خیالم راحت نمیشه یه جوری انگار بیمه ماشینو تمدید میکنم
ولی در بقیه موارد اصلا به این صندوقا اعتمادندارم
خدا هم مونه تو کار خلقش!!
والاااااااااااااااا
فکر میکنم هیچ حرکتی بی حکمت نیست هلیا جون به جهت اینکه زندگی یک چرخه ست و گاهی حتی یک ثانیه تاخیر و تامل ما در روز باعث رقم خوردن یک حادثه ی بزرگ در دنیای اطرافمون میشه و هیچ دستی و هیچ تفکری قدرت بهم زدن این حرکت رو نداره گاهی این اتفاقات باید بطور زنجیره ایی و دنبال هم قرار بگیرند تا زندگی شکل بگیره و معنا پیدا کنه
خیلی قشنگ گفتی
مرسی
سلام هلیا جون
خوبی؟
اتفاقا چند روز پیش ما هم دقیقا راجع به همین تو خونه حرف میزدیم
ولی خب قبلش راستشو بخوای فکر نمیکردم کسی اینجوری بره سر صندوق صدقات
نه بابا من چندمین بار بود میدیدم
عزیزیم اولین اشتباه ایجا بودی است که در صندوق صدقات نباید پول بیانداختی است من همه ی صدقه ها رو جمع میکنیم به خاله ام میدهیم که برسانید به دست همون خانمی که میگویید وضعش خوب نیست
سلام
چایی جون چرا با لهجه نوشتی؟
منم شوهرم اصلا این صندوق صدقاتو قبول نداره منم هر وقت میخواد صدقه بدم می اندازم سر چهاراهی توی خیابونی تا اگه کسی نیازمنده بیادو برش داره بعد مامانم میگه خوب تو میندازی توی خیابون خوب اون بیچاره میخواد برش داره میره زیر ماشین !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خیلی سیستم عجیبی رو برای کمک به مردم اجرا میکنیااااااااا
خداییش مامانت راست میگه
سلام هلیا جون میدونی عزیزم ما معمولا هر وقت میخواهیم بریم مسافرت صدقه میندازیم این یه اعتقاده شاید حتی اگر کسی بدونه اون پول دست یه معتاد میرسه بازم به خاطر اعتقادش پول را بندازه همینطور که ما نمی دونیم پول صدقات کجا میره اما همین نوشته "صدقه هفتاد نوع بلا را دفع میکند"به دلمون میشینه
دقیقا حرف درستی زدی ما بیشتر بخاطر خودمون صدقه میدیم نه بخاطر............
من تا حالا تو این صندوق ها پول ننداخنم باورت میشه؟ من خودمم باورم نمیشه! آخه تا حالا بهش فکر نکرده بودم ولی الان میبینم که چقدر جالبه که من تا حالا هیچ پولی ننداختم تو صندوق صدقات ها!!!
واقعآ خیلی ظلمه که پولی رو که من به نیت یه مستضعف میندازم تو صندوق صدقات مثلآ به اسم عسگر اولادی بدن به محرومان!!!!
آخه خودت نگاه کن تو همین زلزله ی بم. چقدر وسایل و پول ملا خور شد که اگه بخوام لیست کنم تو این کامنت جا نمیشه! بعد اینا دلشون به حال مستضعفین میسوزه؟؟!!!
به هر حال من اگه بدونم یه معتاد بیچاره اون پول رو از تو صندوق ور میداره بیشتر دلم راضی میشه پول تو صندوق بندازم تا اینکه میدونم حکومت این پول رو ور میداره!!!!
با جمله آخرت شدیدا موافقم
یه وقت فکر نکنی من چقدر خسیسم خون به مورچه نمیدم ها! البته درسته خون به مورچه نمیدم! ولی خدایی انسان بخشنده و مهربانی هستم
سلام. خوبین؟
منکه صندوق صدقات های توی خیابون رو قبول ندارم و هیچوقتم توشون پول نمیندازم با اینکه اصل صدقه دادن رو بهش خیلی معتقدم . بنظر من هرکدوم از ماها اگه یذره دور و ورمون رو با دقت نگاه کنیم یا خودمون افرادی رو پیدا میکنیم که به اون پول نیاز دارن یا اینکه کسای رو پیدا میکنیم که بهشون اطمینان داریم و اونا افراد محتاج به اون پول رو میشناسن . فکر میکنم آدم اگه اینجوری صدقش رو بده خیلی بهتره.دیگه بعدشم شک و شبه ایجاد نمیشه که قبوله یا نه؟؟؟
تا درودی دیگر بدرود
آره اینجوری خیالمونم راحته که گره از کار یه نفر شاید حل بشه .......به نظر من کار درست همینه
سلام آقا بهنام
نبینم اومدی بحث رو سیا.سی کردی
ما حوصله نداریم همسرمون رو ببرند زندان
برو دم خونه خودتون حرف سیا.سی بزن
سلام عزیزم
ناهارتو خوردی؟
بلهههههه
چایی هم خوردم
دارم آماده میشم واسه چرت
سلام کورش جان. اون درخواستت که رو چشمم
(الان این عکس چشمک نبودا درخواستت بود که به چشمم فشار آورده چشمم رو بسته!)
فقط من موندم تو چه پادشاهی ای میکنی تو زندگی!!! خداوکیلی دیگه تو جواب کامنت هم به فکر تو باشه خیلی حرفه!!! (انگار من پایه های این سلطنت رو نلرزونم دست بردار نیستم! قول میدم دیگه تعجب نکنم شما پادشاهیت رو بکن!!!!)
که با نمک شه