تو...........................!

دست رهبر گروه که پایین می آد یعنی تمام..............!   

 

 

 

یعنی ۶ ماه تمرین شبانه روزی و نگرانی تمام...........!

ویولن رو از روی شونم پایین میارم و انگار که یه کوه رو از روی دوشم برداشتم. 

با اشاره رهبر بلند میشیم و میایستیم و..................... 

صدای تشویق میپیچه توی گوشم.  

وایییییییییییییییییی چه حسی ...... چه حسی عجیب و شیرینی. 

ایستاده ای روی سن و ۵۰۰ نفر دارن تشویقت میکنن. 

حس غرور نیست . برعکس تواضع محضه.

چشمام میسوزه.......... تار میبینم. 

بین این همه جمعیت دنبال یه چهره آشنا میگردم .  

میگردم ....... میگردم ............ 

میبینمت . ایستاده ای و با لبخند داری دست میزنی . چقد چشمات خوشحالن . برق توی چشمات ازین فاصله و حتی با چشمای تار شده از اشک من هم قابل تشخیصه.  

دیگه هیچی نمیشنوم و نمیبینم .............. جز تو . 

تویی که با دستای خودت من و به اینجا رسوندی. 

تویی که ۶ ماه صبح های جمعه تنها بودی تا من برم سر تمرین. 

تویی که ماه آخر وقتی ۱۱ شب خسته از درکلاس میومدم بیرون همیشه اولین نفری بودی که میدیدمت . 

توییی که اضطرابت واسه اجرای امروز کمتر از من نبود.  

تویی که منو مدیون همه خوبیات کردی.

.  

با صدای پرستو به خودم میام . ۳نفر کنار دستم دستشون پر از گل شده . 

هلیا تو گل نداری؟ بیا اینو بگیر دستت. 

نه عزیزم من گل نمیخوام. 

نظرات 18 + ارسال نظر
جزیره پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:26 ب.ظ

سلام علیکم

جزیره پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:32 ب.ظ

اول شدنم و به خودم وشما و بقیه ی دوستان تبریکعرض میکنم

هیچ چیزی شیرین تر از این نیست که ادم نتیجه ی زحمات شبانه روزیشو ببینه. هی خدا.
خدارو شکر که تلاشاتون به نتیجه ی مطلوب رسید. ایشالله توی چیزای دیگه ی زندگیت هم موفق باشی عزییییییییییییزم


و خدا هم شما رو برای این همراه نازنینتون حفظ کنه هم همراهتونو برای شمای نازنین تر،هم شما دوتا رو برابقیه هم بقیه رو برا شما هم....
خب بسه دیگه خیلی دعا کردم براتون دیگه(این ایکونای کامنتدونیتون نصفه ستا،ایکون سوت نداره من معذبم:دی)

جزیره پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:34 ب.ظ

راستی هلیا جان بنده امروز هم در وبلاگ شما اول شدم هم وبلاگ همسری تان، لطف کنید و جایزه ی مارو بخرید و بهمون بدید دیگه.
با تشکر(معاونت حمایت از اول شدگان)

نیما پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:13 ب.ظ

خب نه خداییش این کوروش این همه خوشبختی محال نیست ؟


در ضمن بابا ویالونست ! بابا ویوالدی‌! بابا چارفصل !

عاطفه پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:28 ب.ظ http://hayatedustan.blogsky.com/

به به
موبارکه
پر حس های قشنگ بود

کلاسور جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:18 ق.ظ http://celasor.blogsky.com

عالی بود عالی
کاشکی بود، حالا که نیست یه لحظه خوب رو از دست داده

آذرنوش جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ق.ظ http://azar-noosh.blogsky.com

ای جااانم

عشقتان مستدام بانو

کیانا جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:03 ق.ظ http://pantalo0n.blogsky.com/

سلام هلیا بانو جان

خیلی خوشحالم امیدوارم همیشه موفق باشید و در کنار کورش خان همیشه شاد و خوشبخت

و ممنون بابت تبریک ،خیلی لطف کردین

کورش تمدن جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ق.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
به به ویولونیست
بالاخره ارکست شد و شما واسه ما هم ویولون زدی.مردیم از بس خواهش کردیم و شما نزدی
واسه گل هم که خودت دیدی من باید نصف جمعیت رو له میکردم تا بهت برسم ولی اومدی پایین گل رو گرفتی دیگه حالا چه فرق میکنه از کی(آیکون سوت)

م . ح . م . د جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:46 ب.ظ

اوووووووووووووف ... یعنی بعد از 6 ماه رفتین کنسرت ؟!

مای بدبخت یه ساله داریم جون میکنیم با این سنتور ، 2 تا کتابو به سرعت نور گذروندیم ! ، یکی کنارمون میشینه تنبک میزنه دهنمون سرویس میشه تا هماهنگ شیم ، چه برسه به کنسرت و جلوی اون همه آدم

مهربان جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:05 ب.ظ

خیلی خیلی قشنگ نوشتی
و میدونم ویولن زدنت هم خیلی عالیه

ای هنرمند
ای مایه افتخار ما دوستان بی هنر
ای ....

هاله بانو جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:27 ب.ظ http://halehsadeghi.persianblog.ir

بابا هنرمند
بیخود نیست تحویل نمی گیرید دیگه
شما کجا و ما بی هنر ها کجا .....
حداقل یه امضا بدید

خدیجه زائر شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:41 ق.ظ http://480209.persianblog.ir

کاش یه تکنوازی از خودتو واسمون بزاری....
تبریک میگم عزیزم.....

silent شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:25 ب.ظ http://bikhialeeshgh.blogfa.com/

تبریک میگم بهت.. البته بابت داشتن یه همراه خوب

الی شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:29 ب.ظ http://elisismcom.blogsky.com

ای باباااااااااااا
آدم هوس شوهر میکنه! :دی
نکنید این کارو خواهر من!
ب فکر ما ترشیدگان دو عالم باشید!

جزیره یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:47 ب.ظ

سلام علیکم
برای عرض ارادت خدمت رسیدیم ناخواسته چشممان افتاد به کامنت الی(خدایا مارا ببخش) بعد واجب دیدیم که این جوان را از نگرانی در بیاوریم که:
الی جان،دور سرت بگردم،نخواستی برمیگردم، این "آن دنیایی" که در کامنتت به ان اشاره کردی، سخت اشتباه است. که خداوند وعده داده هیچ کسی در آن دنیا نخواهد ترشید و هیچ جوان عذبی(عضب،عزب،عظب) دیده نخواهد شد مگر منکران این قضیه.
از انجایی که خدا ان بالاها کارخانه ی "زوج سازی" زده هیچ کس تنها نخواهد ماند (همان هیچ کس تنها نیسته خودمان)البت میخواست با همین شعار یک کارخانه هم در این دنیا بزند که متاسفانه همراه اول جایش را گرفت و خدا دیگر منصرف شد
شما این دنیات رو رد شو اون دنیات حله
والله مع الصابرین

یه فنجون چایی داغ دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:29 ق.ظ http://chayedaq.blogfa.com

آفرین آله ما ۷ ساله که با همیم و من تو این هفت سال یه بار هم ندیدم که تو برامون ویولن بزنی بابا موتزارت بدهوون

الی سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ب.ظ

ببخشید هلیا بانو اما مجبورم!
جزیزره هررررررررررررررررررررر
من روو حرف تو حساب وا میکنماااا!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد